ضرورت تحول در وزارت نفت: انتقاد از عملکرد مدیران و نیاز به بازنگری فوری در انتصابات
حدود یک سال از آغاز دولت چهاردهم و انتصاب محسن پاکنژاد بهعنوان وزیر نفت میگذرد. با توجه به تجربه و سابقه طولانی پاکنژاد در صنعت نفت و گاز، انتظار میرفت که این وزارتخانه کلیدی با تحولات مثبت و رفع چالشهای ساختاری مواجه شود. اما عملکرد ضعیف برخی مدیران منصوبشده، بهویژه در شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، مدیریت منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی وزارت نفت، انتقادات گستردهای را به دنبال داشته است. نبود برنامه جامع برای حل مشکلات کارکنان و انتصابات مسئلهدار، ضرورت بازنگری فوری در مدیریت این بخشها را بیش از پیش آشکار کرده است.
به گزارش رویداد نفت، این مقاله به بررسی این چالشها و لزوم اقدامات اصلاحی توسط وزیر نفت میپردازد.
انتصابات مسئلهدار: مدیرانی که در حد و اندازه نبودند
یکی از اصلیترین انتقادات به عملکرد وزارت نفت در یک سال گذشته، انتخاب مدیرانی است که شایستگی و تجربه لازم برای تصدی پستهای کلیدی را نداشتهاند. این موضوع بهویژه در شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی و مدیریت منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران مشهود است. در حوزه پالایش و پخش، تصمیمگیریهای ناکارآمد و ناتوانی در مدیریت زنجیره تأمین سوخت در شرایط بحرانی، نشاندهنده ضعف در انتخاب مدیران این بخش است. بهعنوان مثال، گزارشهای اخیر حاکی از مشکلات در هماهنگی توزیع سوخت در برخی مناطق بوده که به نارضایتی عمومی منجر شده است.
در مدیریت منابع انسانی شرکت ملی نفت نیز وضعیت بهمراتب نگرانکنندهتر است. این بخش، که باید قلب تپنده حفظ انگیزه و بهرهوری کارکنان باشد، در یک سال گذشته هیچ اقدام ملموسی برای رفع مطالبات کارکنان انجام نداده است. موضوعاتی مانند اصلاح سقف حقوق مناطق عملیاتی، اجرای کامل ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، تخصیص فوقالعاده خاص مصوب دولت و اصلاح نظام ترفیع و تعدیل مدرک تحصیلی و … همچنان بلاتکلیف باقی ماندهاند. این بیتوجهی نهتنها به نارضایتی گسترده کارکنان منجر شده، بلکه بهرهوری این صنعت حیاتی را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی: فقدان برنامه جامع
معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی وزارت نفت، که مسئولیت سیاستگذاری و نظارت بر منابع انسانی را بر عهده دارد، نیز از انتقادات بینصیب نمانده است. انتصابات مسئلهدار در این معاونت، از جمله انتخاب افرادی با تجربه ناکافی در حوزه مدیریت منابع انسانی، به ناکارآمدی این بخش دامن زده است. نبود یک برنامه جامع و روشن برای حل مشکلات کارکنان، از جمله ساماندهی نظام حقوق و مزایا و بهبود شرایط کاری در مناطق عملیاتی، یکی از بزرگترین نقاط ضعف این معاونت بوده است. این در حالی است که وزیر نفت در ابتدای فعالیت خود وعدههایی برای تحول در این حوزه داده بود، اما این وعدهها تاکنون عملی نشدهاند.
مطالبات کارکنان: وعدههای بیسرانجام
کارکنان صنعت نفت، بهویژه در مناطق عملیاتی، از سالها پیش با چالشهایی مانند سقف حقوق ناعادلانه، عدم اجرای کامل ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و سایر مشکلات مواجه بودهاند. این مشکلات، که مستقیماً بر معیشت و انگیزه کارکنان تأثیر میگذارد، در یک سال گذشته هیچگونه پیشرفتی نداشتهاند. مکاتبات متعدد کارکنان و حتی نامهنگاریهای نهادهای بیرونی با وزیر نفت، نشان دهنده عمق این بحران است. با این حال، مدیریت منابع انسانی شرکت ملی نفت و معاونت توسعه سرمایه انسانی وزارت نفت، هیچ اقدام مؤثری برای پاسخگویی به این مطالبات انجام ندادهاند.
ضرورت بازنگری در انتصابات و برنامهریزی
محسن پاکنژاد، با توجه به تجربهاش در صنعت نفت، باید با قاطعیت به بازنگری در انتصابات و عملکرد مدیران بپردازد. انتصاب افرادی که توانایی لازم برای مدیریت بخشهای حساس را ندارند، نهتنها به عملکرد وزارتخانه آسیب زده، بلکه اعتماد کارکنان و جامعه را نیز خدشهدار کرده است. نبود یک برنامه جامع برای حل مشکلات کارکنان، از جمله اصلاح نظام حقوق و مزایا و اجرای قوانین مصوب، یکی دیگر از نقاط ضعف این دوره بوده است.
پیشنهادات برای اصلاحات
- بازنگری فوری در انتصابات: وزیر نفت باید کمیتهای تخصصی برای ارزیابی شایستگی مدیران منصوبشده تشکیل دهد و افرادی که عملکرد ضعیفی داشتهاند را با مدیران کارآمد و باتجربه جایگزین کند.
- تدوین برنامه جامع منابع انسانی: معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی باید برنامهای مدون و زمانبندیشده برای رفع مطالبات کارکنان، از جمله اجرای ماده ۱۰، اصلاح سقف و کف حقوق و تخصیص فوقالعاده خاص، ارائه دهد.
- شفافیت در عملکرد: وزارت نفت باید سازوکاری برای گزارشدهی منظم به کارکنان و پاسخگویی به مطالبات آنها ایجاد کند.
- تقویت مدیریت در شرکت پالایش و پخش: انتصاب مدیرانی با تجربه در حوزه پالایش و پخش و تقویت هماهنگی در زنجیره تأمین سوخت، بهویژه در شرایط بحرانی، ضروری است.
نتیجهگیری
وزارت نفت، بهعنوان یکی از مهمترین ارکان اقتصادی ایران، نیازمند مدیریتی توانمند و پاسخگو است. محسن پاکنژاد، که با وعده تحول وارد این وزارتخانه شد، اکنون در برابر آزمونی بزرگ قرار دارد. عملکرد ضعیف برخی مدیران در شرکت ملی پالایش و پخش، مدیریت منابع انسانی شرکت ملی نفت، و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، نشاندهنده ضرورت بازنگری فوری در انتصابات و تدوین برنامهای جامع برای حل مشکلات است. ادامه وضع موجود نهتنها به نارضایتی کارکنان و کاهش بهرهوری منجر خواهد شد، بلکه جایگاه این وزارتخانه را در اقتصاد کشور تضعیف خواهد کرد. پاکنژاد باید با شجاعت و قاطعیت، تغییرات لازم را اعمال کند تا صنعت نفت ایران بتواند به جایگاه شایسته خود بازگردد.
