مصاحبه با امین احمدپور دبیر کانون نخبگان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر
امین احمدپور دبیر کانون نخبگان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر در کفتگویی مفصل به معرفی خود و سوابق علمی و تحقیقاتی خود پرداخت که شرح کامل این مصاحبه در ادامه تقدیم مخاطبان می گردد:
۱- خودتان را معرفی کنید.
امین احمدپور هستم پژوهنده گروه پژوهشی فناوریهای نوین شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی مرکز منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر
۲- کمی از سوابق شغلی و علمی خود بگویید.
بنده از سال ۸۰ تا ۸۳ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر بودم و از سال ۸۳ تا ۸۶ در شرکت پتروشیمی شهید تندگویان در واحد تصفیه پساب و مرکز پژوهش خدمت می کردم.
از آن زمان به بعد تاکنون در مجموعه شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی ماهشهر در بخش تحقیقات HSE و تصفیه آب و پساب مشغول کار بوده و در حال حاضر سرپرست طرحهای پژوهشی آب و پساب در مرکز ماهشهر می باشم.
ضمنا دارای حدود ۳۰۰ مقاله علمی چاپ شده در همایشها و نشریات معتبر علمی بوده و دارای ۲۲ عنوان کتاب تالیفی می باشم.
۳– کمی از شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی بگویید.
شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی متولی اصلی تعریف،تصویب و مدیریت اجرای فعالیتهای پژوهشی مورد نیازشرکت ملی صنایع پتروشیمی بوده و دارای سه مرکزپژوهش و فناوری پتروشیمی در تهران، اراک و منطقه ویژهاقتصادی پتروشیمی ماهشهر می باشد.
علاوه براین بهمنظور تامین نیازهای پژوهشی مجتمعهای پتروشیمی،مراکز پژوهش در آن مجتمعها ایجاد و فعال گردیده است. این مراکز تلاش می کنند تا پروژه های پژوهشی الویت دارو مورد نیاز مجتمع ها را در زمینه های افزایش کمی وکیفی تولید، کاهش ضایعات و تولید محصولات متنوعحسب نیاز بازار شناسایی کرده و موارد بنیادی تر را بهدانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی داخلی واگذار نمایند و سایرموارد را با استفاده از نیروهای متخصص خود وکارشناسان شاغل در مجتمع های تولیدی به مورد اجراگذارند.
به بیان دیگر، شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمیعلاوه بر توجه به امر پژوهشهای فرایندی و کاتالیستی وپلیمری، در اجرای پژوهش های مشتری محور در جهتتوسعه مصرف و کاربرد محصولات پتروشیمی و ایجاد وگسترش اسناد علمی مورد نیاز صنایع پایین دستی نیزفعالیت دارد.شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی ، با تکیهبر نیروی متخصص جوان و باتجربه، سعی بر اجرایاستراتژ یهای تدوین شده در سالهای گذشته نموده است.
در این میان، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی داخل کشور نیزسهم عمده ای در پیشبرد اهداف پژوهشی شرکت ملیصنایع پتروشیمی داشته اند و با تخصیص محققین خودبه امر پژوهش در صنعت پتروشیمی گام های بزرگیبرداشته اند.
در حال حاضر در مرکز منطقه ویژه این شرکت ۸واحد پیشتاز فعال با نامهای پلی اتیلن ترفتالات(PET) ، تبدیل متانول به پروپیلن(MTP)، وینیل استات مونومر(VAM), کوره الفین, اپوکسی,کلرآلکالی, پی وی سی(PVC) و بایورآکتور غشایی (MBR)وجود دارد.
۴– فرمودید علاقه مندی شما در زمینه علم تصفیهآب و پساب می باشد. کمی در خصوص پسابها و فاضلابها توضیح دهید.
مهندسی فاضلاب شاخه ای از علوم مهندسی محیط زیست است که اصول بنیادی علوم و مهندسی را در مسائل کنترل آلودگی آب به خدمت می گیرد ، هدف نهایی مدیریت فاضلاب در هر جامعه ، حفاظت محیط زیست به نحوی است که با اصول بهداشت عمومی و مسائل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی هماهنگ باشد . فاضلاب عبارتست از هر آبی که برای مصرف خاص تهیه شده باشد و به هر دلیل کیفیت خود را برای آن مصرف از دست بدهد .
در انجام اقدامات بهداشتی مربوط به فاضلاب اجتماعات مختلف باید نسبت به طبقه بندی و شناسائی ویژگی های فاضلاب ها اقدام نمود . به طور کلی انواع فاضلابها عبارتند از فاضلاب شهری ، فاضلاب صنعتی و فاضلاب کشاورزی . در طی سه تا چهار دهه اخیر همراه با توسعه صنعت در بسیاری از کشورها ، مسئله فاضلابهای صنعتی نیز از مشکلات عمده زیست محیطی محسوب می شود. فاضلابهای صنعتی به دلیل تنوع و دارا بودن کمیت و کیفیت کاملاً متغیر و متفاوت با فاضلابهای شهری، نیاز به توجه خاصی دارند .
فاضلابهای صنعتی سازگار با فاضلاب شهری غالباً به مجاری فاضلاب های شهری ریخته می شوند . بسیاری از فاضلابهای صنعتی برای حذف مواد نامناسب ، قبل از تخلیه به مجاری فاضلابهای شهری به پیش تصفیه احتیاج دارند . خصوصیات فاضلابهای صنعتی در هر صنعت متفاوت بوده و در نتیجه فرآیندهای تصفیه فاضلابهای صنعتی نیز متفاوت است .
فاضلابهای صنعتی به دلیل تغییرات جریان و تنوع آلاینده های موجود با فاضلاب خانگی بسیارتفاوت دارند و به همین دلیل مسئله تصفیه فاضلاب صنایع ، بسیار پیچیده تر و پر هزینه تر از فاضلاب شهری است .در تصفیه فاضلابها سه هدف اساسی زیر مورد توجه است :تأمین شرایط بهداشتی و پیشگیری از بیماریها ، حفاظت از محیط زیست و بازیافت و استفاده مجدد از فاضلابها به طور کلی فاضلاب مخلوط رقیقی است از انواع آبهای دور ریختنی حاصل از فعالیتهای انسان که بسته به منشاء تشکیل و خواص آنها ، عمدتاً در ۳ گروه فاضلابهای خانگی ، صنعتی و کشاورزی تقسیم بندی می کردند .
فاضلابهای خانگی معمولاً از فاضلاب دستگاههای بهداشتی خانه ها مانند توالت ، دستشویی ، حمام ، ماشین لباسشویی و ظرفشویی ، پساب آشپزخانه و یا فاضلاب بدست آمده از شستشوی قسمتهای گوناگون خانه تشکیل شده است . خواص این فاضلابها در سطح یک کشور تقریباً یکسان و تنها غلظت آنها بسته به مقدار مصرف سرانه آب در شهرها تغییر می کند. ولی از آنجا که آنرا شبکه های فاضلاب خانگی می نامند ، علاوه بر فاضلابهای خانگی خالص ،دارای مقداری فاضلاب بدست آمده از مغازه ها ، فروشگاهها، تعمیرگاهها ، کارگاهها، رستورانها و مؤسساتی مانند آنها نیز می باشد که اجباراً در سطح شهر و بطور پراکنده وارد کانالهای فاضلاب می گردند، لذا با توجه به نوع و تعداد اینگونه مؤسسه ها ممکن است نوع فاضلاب خانگی در شهر تغییر کند .
خواص فاضلابهای صنعتی بستگی تام به نوع فرآورده کارخانه داشته و درجه آلودگی این فاضلابها بسیار متغیر است . در مقایسه فاضلابهای صنعتی با فاضلابهای خانگی باید گفت، امکان وجود مواد و ترکیبات شیمیایی سمی در فاضلاب صنایع بیشتر است وخاصیت خورندگی و درجه اسیدی بیشتری دارند، لیکن امکان وجود موجودات زنده در آنها کمتر می باشد .
منظور از فاضلاب کشاورزی نیز ،فاضلاب حاصل از زهکشی مناطق کشاورزی است و بیشتر در اجتماعاتی مطرح می باشد که کشاورزی به طریقه مکانیزه و گسترده انجام می شود . فاضلاب مناطق کشاورزی معمولاً حاوی آفت کشهای مختلف سموم و کودهای شیمیایی است .
بله- امروزه تعامل مستمر و نهادینه شده دانشگاه و صنعت درکشورهاى توسعه یافته، موجب کارآمدى بیش از پیش ایندو نهاد مدرن در آن جوامع شده است. اما در کشور ماتعامل و ارتباط این دو نهاد از چنان ویژگى اى برخوردارنیست.در سالیان اخیر مقوله ارتباط صنعت و دانشگاه بهمقوله اى مهم و اساسى تبدیل شده است و از این رو،کشورهاى توسعه یافته به این مقوله توجه خاصى داشته اند.
براین اساس مى توان گفت اگر ازتوانمندى هایى که در دانشگاهها وجود دارد براى رفعنیازهاى جامعه استفاده کنیم قدمهاى اولیه براىخودکفایى صنعتى در راستاى توسعه ملى برداشته شدهاست.در کشور ما، مقوله ارتباط صنعت و دانشگاه از این جنبه مهم است که بیشتر محققان ما به طور عمده در دانشگاهها هستند، اما تحقیقاتى که در دانشگاههاى ما انجام مى شود بیشتر جنبه تئوریک و پایه اى دارد تا اینکه تحقیقات کاربردى هم مورد توجه باشد.
البته هر چهزمان مى گذرد، دانشگاهها بیشتر به انجام تحقیقاتکاربردى هم روى آورده اند، ولى در مجموع تأکیدى بیشتر بر انجام تحقیقات پایه اى و تئوریک مى شود.علتش هم ایناست که ارتقاى رتبه اعضاى هیأت علمى دانشگاههابستگى به تعداد مقالات چاپ شده آنان در مجلات علمىبین المللى دارد و چنین مقالاتى اغلب جنبه تئوریک دارند. ازطرف دیگر، مقوله هاى «آموزش» و «پژوهش» بیشتر بهعنوان وظایف دانشگاهى مطرح شده و به همین دلیل کمکبه توسعه صنعت و یا ارتباط با صنعت، جزو وظایفدانشگاه تعریف نشده است.
۶– فکر می کنید چه موانعی در برقراری این ارتباط وجود دارد؟
اولین و مهمترین مشکل در خصوص ارتباط صنعت و دانشگاه ، نبودن یک استراتژی مدون و همه جانبه در مورد پیوند این دو نهاد مؤثر و میزان نقش دولت در این میان است .
به عقیده نویسنده هر حرکتی بدون لحاظ این استراتژی از آنجا که مقطعی و بخشی است محکوم به زوال خواهد بود. استراتژی مذکور خط مشی منظومه ای است از تمام عوامل و بخشهایی که در این جهت می توانند مؤثر باشند.
مانع دیگری که شاید از صعب العبورترین موانع باشد نظام آموزشی است . اهمیت این موضوع بقدری است که اغلب موانع دیگر وقتی کالبدشکافی می شوند بنوعی سر از نظام آموزشی در می آورند. شکل نظام آموزشی غیر مرتبط با نظام صنعتی کشور همچون سدی بزرگ در مقابل جریان ارتباط صنعت و دانشگاه ایستاده است . عدم تطبیق عناوین دروس دانشگاهی با نیازهای واقعی صنعت ، از صنعت و دانشگاه دو دنیای کاملا متفاوت ساخته است. چنانکه همواره جای این سؤال باقی است که : آنچه به عنوان دانش در دانشگاههای ما تدریس می شود تا چه حد در جهت نیل به آرمانها و مسائل جاری کشور مؤثر بوده است ؟ آیا رشته مکانیک ما در خدمت تحول صنعت خودرو و کشتی بوده است ؟و آیا رشته اقتصاد ما بسمت حل معضلات ریشه ای اقتصاد از جمله فقر و تبعیض و شکاف طبقاتی رفته است ؟ در این میان درصد بزرگی از اساتیدی که با صنعت آشنایی چندانی ندارند و صرفا چهره هایی علمی و تئوری هستند نیز کار را مشکلتر می کنند. ۲ یا ۳ واحد کارآموزی اجباری که تنها نقطه امید است به بدترین وضع ممکن برگزار می شود .
مجموعه این معضلات به همراه موانع دیگر کار را بگونه ای جلو می برد که وقتی دانشجو از دانشگاه فارغ التحصیل و وارد صنعت می شود به دنیای جدیدی پا گذاشته که تقریبا هیچ چیزی از آن نمی داند.
ضعف دیگر نظام آموزشی ما در کیفیت آنست . در این مورد باید پرسید ارتباط کدام دانشگاهها با کدام صنایع عملی است؟ آیا توان علمی تمام دانشگاهها از عهده نیازهای بزرگ و پیچیده صنعت بر می آید ؟ امروزه شاهد گسترش کمی و قارچ گونه دانشگاه آزاد حتی در کم جمعیت ترین شهرستانهای کشور هستیم. اینگونه دانشگاهها که حداقل استاندارد های یک آموزش قابل قبول را رعایت نکرده اند چگونه می توانند با مسائل مبتلا به صنایع کشور رویارویی کنند ؟ این همان چیزی است که صنعت را نسبت به دانشگاه بی اعتماد کرده است.
مشکل سوم وجود برخی تضادها در ماهیت صنعت و دانشگاه است. دانشگاه تولید علم می کند ، تولید علم به تحقیقات و پژوهش نیاز دارد و تحقیقات به زمان. از طرف دیگر صنعت که تولید ثروت می کند می خواهد در کمترین زمان به بیشترین سود دست یابد و در برابر پژوهش کم حوصله است.
در پژوهش اصلی کلی وجود دارد و آن اینست که تحقیقات ممکن است به موفقیت نرسد و یا در طولانی مدت نتیجه بخش باشد، اما این مسئله ای است که صنعت کم طاقت ، بسادگی آن را برنمی تابد . به تعبیر دیگر ، عقل بازاری صنعت ، زبان علمی دانشگاه را نمی فهمد با این وجود یافتن زبانی مشترک برای صنعت و دانشگاه قدری دشوار بنظر می رسد.
تضاد دیگر در ارزشهای بعضا نامتناظر حاکم بر صنعت و دانشگاه است. در دانشگاه معیار ارزش برای کیفیت علمی اساتید و ارتقای هیئت علمی میزان درج مقالات علمی در مجلات خارجی است چه آنکه بکار مشکلات روز صنعت کشور بیاید یا نیاید. حال آنکه صنعت بدنبال مرهمی برای زخمهای خود می گردد و در پی راه حل هایی اجرایی و کاربردی برای مسائل واقعی خود است.
آفت دیگری که برخی از صاحب نظران برآن اذعان دارند اینست که صنعت و دانشگاه در کشور ما هردو مقوله هایی وارداتی هستند و در اثر یک نیاز درون زای اجتماعی مطرح نشده اند .اولین صنعت به معنای فنی و مدرن آن در کشور ما صنعت نساجی است که به سال ۱۲۸۰ مربوط می شود و همچنین صنعت نفت که تمام ارکان آن توسط خارجی ها اداره می شده ، و اولین دانشگاه با ساختار آموزشی و اداری امروزینش دانشگاه تهران است که سابقه آن به سال ۱۳۱۳ باز می گردد ، هر دوی اینها بهمراه سیل خروشان تکنوکراسی و مدرنیته که از غرب جاری می شد در حالی که روح خود را جا گذاشته بودند تنها جسدشان به کشور ما رسید. بهمین دلیل با گذشت نزدیک به ۷ دهه از قدمت آن دو ، هنوز جایگاه واقعی خود را بدست نیاورده اند و نیازشان به یکدیگر ، آنگونه که طراحان و تولیدکنندگان اصلی آنها فهمیده اند ، بدرستی درک نشده است. چنین است که هریک به راه خود می روند و مسیری واحد برای نیل به هدفی واحد را نمی پیمایند.
مشکل دیگر در نوع نگاه و زاویه دید کسانی است که به نوعی در ایجاد این پیوند نقشی دارند ، چه غالب آنها به صنعت و دانشگاه همواره مانند دو همسایه جدا از هم که بهتر است با یکدیگر دوست باشند و همکاری نمایند می نگرند . و حال آنکه مجموعه صنعت و دانشگاه باید به مثابه یک ماشین که ترکیب و تاثیر تمام اجزای آن نهایتا منجر به حرکت ماشین می گردد و سرانجام یک هدف را دنبال می کند ، تصور گردد . چراکه حیات دانشگاه به صنعت و حیات صنعت به دانشگاه گره خورده است . صنعت برای رونق خود به تغذیه علمی دانشگاه نیاز دارد و دانشگاه برای عینیت بخشیدن و تجربه فرمولهایش به صنعت نیازمند است. با این وصف همیشه باید توجه داشت که نمی توان صنعت و دانشگاه را با نگاهی جزء نگر ، به زور بهم پیچ کرد.
۷– ضمن تشکر از وقتی که در اختیار این نشریه قرار دادید آیا امکان تماس با شما برای علاقه مندان طرحهای زیست محیطی وجود دارد؟
بله.شماره تماس بنده ۰۹۱۶۶۵۱۱۴۴۶ می باشد و بنده خوشحال میشوم تجربیات و اطلاعات خود را در این زمینه در اختیار علاقه مندان قرار دهم.
