چند سالی می شود قانونگذاران محترم با هدف راضی نگه داشتن حداقل حقوق بگیران موضوع سقف حقوق را تصویب کرده اند و هر ساله با سلیقه خود آن را تغییر می دهند.

اما به راستی چرا سقف حقوق؟ چرا دغدغه افزایش کف حقوق به اندازه سقف حقوق نیست؟ نظام پرداخت حقوق زمانی عادلانه خواهد شد که اختلاف پرداخت حقوق براساس تخصصی بودن و سختی کار تعریف شود و سقف پرداختی هم وجود نداشته باشد.

قانونگذاران محترم مگر برای تورم، تعرفه پزشکی، مالیات، قیمت گوشت، مرغ خودرو، و … سقف گذاشته اید که برای حقوق کارمند بینوا سقف تعیین می کنید؟!

وقتی یک کارمند به صورت قانونی هر سال افزایش حقوق دارد گذاشتن سقف حقوق چه معنایی دارد؟! مگر یک کارمند می تواند افزایش حقوق غیر قانونی داشته باشد؟ بیشترین پرداخت مالیاتی هم مربوط به قشر کارمند می باشد.

متاسفانه ناعادلانه تر از تعیین سقف حقوق، تقسیم سقف حقوق بود که معاونت محترم وزیر نفت در توسعه مدیریت و سرمایه انسانی با افتخار آن را وضع نمود.

هدف اصلی اجرای ماده ده که پس از ده سال اجرایی شد نگهداشت نیروهای متخصص صنعت نفت به ویژه در مناطق عملیاتی به عنوان جبهه اول تولید نفت بود اما برخلاف آن اعمال سقف حقوق باعث فرار نیروهای متخصص خواهد شد. آیا زمانیکه یک نیروی مجرب و متخصص به سقف حقوق برسد و افزایش حقوق سالانه نداشته باشد و از طرفی مالیات گزاف و تورم افسارگسیخته وجود داشته باشد انگیزه ای برای کار کردن خواهد داشت؟

اگر قصد فراری دادن نیروهای متخصص و با تجربه صنعت نفت را دارید و ریشه نفت را هدف گرفته اید راه درستی را انتخاب کرده اید. تعیین سقف حقوق و ایجاد چند گانگی در تعیین سقف حقوق بسیار سریع شما را به اهدافتان خواهد رسانید.

منبع: ارسالی از کاربران