فلرینگ، گم شده در سایه پارس جنوبی

وجود میدان پارس جنوبی، ایران را از جمع‌آوری گازهای همراه نفت غافل کرده است و پیامد این امر، قرار گرفتن ایران در رتبه‌ی دوم گازسوزی جهان است.

سوزاندن گازهای همراه نفت در سال‌های اخیر ایران را در جایگاه دوم گازسوزی در جهان قرار داده است. سوزاندن این گازها بیش از دویست‌وپنجاه نوع سم از جمله، بنزن، دی‌سولفیدکربن، سولفیدکربونیل و تولوئن و عناصری همچون جیوه، آرسنیک و کروم و همچنین گازهای گلخانه‌ای چون دی‌اکسید کربن و متان تولید می‌کنند؛ این در حالی است که می‌توان با برنامه‌ریزی صحیح و جمع‌آوری این گازها و تزریق آن به شبکه‌های گازرسانی و نیروگاهی و پتروشیمی، نه تنها مانع ورود این سم‌ها به هوا شد که از گازهای همراه نفت درآمدزایی کرد همانطور که کشورهایی همچون عربستان و نیجریه در این زمینه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند. عربستان سعودی در حال حاضر بیش از دویست‌وچهل میلیون متر مکعب گازهای همراه نفت را جمع آوری می‌کند و از این طریق خوراک پتروشیمی‌ها را تأمین می‌کند.

متأسفانه ایران در این زمینه عملکرد بد و شاید بهتر است بگوییم بسیار بدی داشته؛ کشور ما روزانه حدود صد میلیون مترمکعب گاز همراه تولید می‌کند که تنها شصت درصد آن را جمع‌آوری کرده و چهل درصد آن را می‌سوزاند. این اتفاق هم از نظر محیط‌زیستی و هم از نظر اقتصادی، ضربه‌ی بزرگی وارد می‌کند؛ در این خصوص با ‌روح‌الله مهدوی، معاون تحقیقات کاربردی و رییس دپارتمان مطالعات طرح‌های توجیهی کسب و کار موسسه مطالعات انرژی سبحان گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

برای شروع، مختصری درباره چیستی ِگاز همراه نفت بفرمایید.

قبل از هرچیز این نکته را باید مد نظر قرار داد که گاز مشعل، گازی است که در صنعت نفت و گاز و در بخش‌های مختلف همانند پالایشگاه‌های گازی، پالایشگاه‌های نفتی، پتروشیمی‌ها و بخش بالادستیِ نفت سوازنده می‌شود. گاز همراه نفت، گاز است که در فرآیند تولید نفت به عنوان محصول جانبی تولید می‌شود. ارزیابی‌های اولیه نشان می‌دهد که در حال حاضر، جمع‌آوری گازهای همراه نفتی که سوزانده می‌شوند، به لحاظ اقتصادی به صرفه است و می‌شود برای آن از بخش خصوصی سرمایه‌گذار جذب کرد.

اهمیت گاز همراه نفت در چیست و این اهمیت در کدام بخشها تأثیرگذار است؟ 

گاز همراه نفت به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ زیست‌محیطی بسیار مهم است. به لحاظ اقتصادی این گاز می‌تواند به عنوان سوخت، خوراک واحدهای پتروشیمی یا سوخت در بخش خانگی و نیروگاهی استفاده شود. به لحاظ زیست‌محیطی هم سوزاندن گاز همراه نفت همراه با انتشار CO2 است لذا جمع‌آوری‌اش می‌تواند آسیب‌های زیست‌محیطی را کاهش دهد؛  با جمع‌‌آوری این گاز، می‌توانیم به تعهداتمان در COP21 عمل کنیم. همچنین می‌توان از این طریق، ناترازی گازی که پیش‌بینی می‌شود که در آینده بیشتر شود را نیز کاهش داد.

 آیا تاکنون برآورد مالی از میزان خسارت سوزاندن گازهای همراه نفت انجام شده است؟

روش‌های مختلفی برای محاسبه میزان خسارت سوزاندن گازهای همراه نفت می‌توان استفاده کرد. مثلا می‌توان گفت حجم گاز مشعلی در بخش بالادستی نفت بدون در نظر گرفتن کاهش تکلیفی تولید نفت، حدوداً چهل میلیون متر مکعب در روز است که با فرآوری آن می‌توان گاز سبک (متان) و مایعات گازی تولید کرد. به طور تقریبی، ۷۵ درصد از گاز همراه نفت سوزانده شده، متان است و ۲۵ درصد دیگر مایعات گازی است. آن ۷۵ درصد می‌شود ۳۰ میلیون متر مکعب در روز که اگر ما قیمت خوراک پتروشیمی‌ها را در نظر بگیریم به رقمی نزدیک به دو میلیارد دلار می‌رسیم. در بخش مایعات بستگی دارد که محتوای مایعات چگونه است که خیلی هم متفاوت است. فرض کنیم که هر میلیون فوت در کشور اگر ۱۰ تن مایعات گازی بدهد و قیمت هر تن را ۳۰۰ دلار در نظر بگیریم نزدیک ۱٫۴ میلیارد دلار ارزش مایعات گازی در سال است که با آن ۲ میلیارد دلار ارزش گاز سبک، نزدیک ۳٫۴ میلیارد دلار می‌شود که این رقم خسارات مالی ناشی از سوزاندن گازهای همراه نفت است.

در برنامه سوم توسعه مقرر شده بود، میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده از ۲۹ میلیون متر مکعب در روز به ۱۳ میلیون متر مکعب در روز برسد. اما در عمل این اتفاق نیافتاده است. چرا فلرینگ تاکنون در اولویت هیچ دولتی نبوده است؟

این نکته را باید در نظر بگیریم که قبل از انقلاب، گاز توسعه‌ی چندانی نداشته و عمدتاً از نفت استفاده می‌شد و به همین دلیل گاز همراه نفت هم آنچنان مورد توجه نبوده است. بعد از دهه‌ی چهل است که گاز مهم می‌شود، واحدهای «ان جی ال» احداث می‌شود. به طور تقریبی می‌توان گفت ۶ واحد «ان جی ال» برای جمع آوری گاز همراه نفت قبل از انقلاب احداث شد و بعد از انقلاب هم تا دهه‌ی هشتاد ما ۶ واحد «ان جی ال» دیگر احداث شد. از سال ۱۳۸۳  هم که بحث پارس جنوبی مطرح شد دیگر گاز همراه نفت، آنچنان اهمیت پیدا نکرد، این در حالی بود که در برنامه‌های توسعه تأکید می‌کردند که گاز همراه نفت سوزانده باید کاهش پیدا کند ولی به دلیل وجود میدان پارس جنوبی با حجم تولید بالای گاز، گاز همراه نفت چندان اهمیتی نداشت. در پاسخ به سوال شما باید بگویم دلیل اصلی می‌تواند چنین نگاهی باشد به اضافه‌ی اینکه مسئله‌ی موضوعات فنی هم مطرح است؛ ما پراکندگی زیادی در مشعل و فلرهای کوچک داشتیم و این موضوع باعث شد که جمع‌آوری این گاز اقتصادی نباشد. این ماجرا ادامه پیدا کرد تا ۱۳۹۳ که بخش خصوصی وارد شد. موضوع دیگری که در این خصوص حائز اهمیت است، تحریم‌هاست که به ما اجازه نمی‌داد تکنولوژی‌های جدید وارد کنیم و مسائل فنی‌ای پیش می‌آمد و باعث می‌شد حجم گاز مشعل بالا برود. دلیل بعدی که تولید گاز مشعل منطبق با برنامه‌های توسعه پیش نرفت، بحث‌های اقتصادی و مالی است. در آن دوره هدف از جمع‌آوری گاز مشعل، تنها تولید برق بود در حالی که آن زمان برق بسیار ارزان بود و جمع آوری این گاز برای تولید برق، صرفه‌ی اقتصادی نداشت.

ورود بخش خصوصی در تسهیل جمعآوری گازهای همراه نفت چه تأثیراتی داشت؟

 در واقع وزارت نفت در سال ۱۳۹۳ یک اقدام مهم انجام داد و آن برگزاری مزایده‌ی گاز مشعل بود؛ وزارت نفت در آن زمان به این جمع‌بندی رسید که نمی‌تواند گازهای همراه نفت را جمع‌آوری کند و لازم است بخش خصوصی وارد شود، در آن مزایده، شرکت‌های مختلفی هم برنده شدند و تاکنون شرکت«تامکار گاز» توانست گاز مشعل «مارون ۶» و «پارسی» را جمع‌آوری کند همچنین شرکت «هیربد نیرو» هم جمع‌‌‌‌آوری گاز «مارون۳» و «منصوری» را به اجرا رسانده. «هوایار» هم به تازگی توانسته بخشی از گاز همراه نفت «چشمه خوش» را جمع‌آوری کند. ورود بخش خصوصی در ابتدای کار مشکل بود اما از سال ۹۶ با آیین نامه‌ی «داد و ستد گاز مشعل» که وزیر ابلاغ کرد، حضور بخش خصوصی تسهیل داده شد. اخیراً هم گاز مشعل مسجدسلیمان به میزان ۲/۲ میلیون متر مکعب در روز به مزایده گذاشته شد که دو تا شرکت توانستند این حجم از گاز مشعل را خریداری کنند.

چرا طرح‌هایی مانند «آماک» و «ان جی ال خارگ» و «ان جی ال سیری» به سرانجام نرسیدند یا اینکه به بهره‌برداری کامل نرسیدند؟

در حال حاضر طرح «آماک» با حجم پایین به بهره‌برداری رسیده اما هدف، جمع‌آوری گازهای اسیدی‌ اطراف شهر اهواز بود. «ان جی ال خارگ» نیز جزء «ان جی ال»هایی بود که از سال  82 توسط وزارت نفت تعریف شد اما چون نتوانست طرح‌ها را اجرا کند آن‌ها را بخش‌های خصوصی واگذار کرد. درخصوص «ان جی ال خارگ» هم چون دولت به دلیل مسائل مالی و تحریم‌ها نتوانست به بهره‌برداری برساند به بخش خصوصی واگذار کرد که تاکنون نزدیک به چهل و سه چهار درصد پیشرفت داشته. در خصوص «ان جی ال خارگ» نیز باید گفت که در ابتدا برای آن ۶۰۰ میلیون فوت مکعب در روز ظرفیت تعریف کردند و بعد متوجه شدند این ظرفیت خیلی بالاست و به ۳۰۰ میلیون فوت مکعب در روز تغییرش دادند و تا جایی که می‌دانم پیشرفت چندانی نداشته. «ان جی ال سیری» هم در سال ۹۲ با ظرفیت ۱۴۳ میلیون فوت مکعب در روز به بهره‌برداری رسید و حدود هشتصد میلیون دلار هزینه‌اش شد اما خوراک ندارد. متأسفانه فکر نمی‌کنم این «ان جی ال» از سال ۹۲ حتی یک سال هم مفید کار کرده باشد. در مجموع می‌توان گفت که عدم تأمین مالی و طراحی نامناسب این پروژه‌ها موجب شد تا احداث آنها به تأخیر بیافتد.

کدام «ان جی ال»ها در حال حاضر پیشرفت کردهاند؟

در حال حاضر «ان جی ال۳۲۰۰ » و «ان جی ال ۳۱۰۰» به لحاظ ساخت پیشرفت داشتند و پیش‌بینی می‌شود تا سال بعد یا اواخر امسال یک تِرین از «ان جی ال ۳۲۰۰» به بهره‌برداری برسد که ظرفیتش ۲۵۰ میلیون فوت مکعب در روز است. ظرفیت کل «ان جی ال ۳۲۰۰» ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در روز است که در حال حاضر به اندازه‌ی یک تِرین خوراک دارد، لذا تا سال بعد اندازه‌ی یک تِرین ۲۵۰ میلیون فوت مکعب در روز به بهره‌برداری می‌رسد؛ «ان جی ال ۳۱۰۰» نیز در دست «شرکت سرمایه‌گذاری اهداف» است، حدود چهل درصد پیشرفت داشته و در این پروژه خوراک به میزان ظرفیت کل وجود دارد. در حال حاضر ۲۰۰ میلیون فوت مکعب در روز، گاز به همراه نفت سوزانده می‌شود و ظرفیت این واحد هم ۲۴۰ میلیون فوت مکعب در روز است.

راه‌کار کاهش سوزاندن گازهای همراه و استفاده بهینه از آنها چیست؟

لازم است ترکیبی از بخش خصوصی و هولدینگ‌های پتروشیمی ورود کنند تا گازهای مشعل جمع‌آوری شوند. در شرایط فعلی نخست بهره‌برداری واحدهای NGL3200، NGL2300، پروژه ارسال گازهای همراه نفت سوزانده شده به پالایشگاه گازی بیدبلند ۲، و ارسال گازهای مشعل به واحدهای NGL توسط پتروشیمی مارون بایستی تسریع شود. در این صورت بخش عمده گازهای همراه نفت سوزانده شده بخش خشکی جمع‌آوری می‌شود. همچنین به تازگی مزایده‌ی فروش گازهای همراه نفت سوزانده شده منطقه مسجد سلیمان انجام شد و بخش خصوصی وارد شد. با اجرای این پروژه  نیز عمده گازهای همراه نفت سوزانده شده جمع‌آوری می‌شود. در بخش دریایی گازهای مشعل «سلمان» و «فروزان» را داریم که نیاز است «ان جی ال خارگ» به بهره برسد و همچنین باید گاز «سلمان» به عسلویه منتقل شود که در این صورت عمده گاز مشعل بخش دریایی نیز جمع‌آوری می‌گردد. در مجموع اینکه باید ترکیب سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی و هولدینگ‌های پتروشیمی به سرعت انجام شود. استفاده‌ی بهینه‌ی گاز همراه نفت این است که فرآوری شود و گاز سبک برای جلوگیری از افت فشار میادین نفتی به این میادین تزریق شود و مایعات هم خوراک واحدهای پتروشیمی را تأمین کنند.

کدام کشورهای در دنیا به سمت استفاده از گازهای همراه رفته‌اند و چه نتایجی داشته است؟

بررسی گاز مشعل در دنیا نشان می‌دهد که کشورهای روسیه، عراق، ایران، امریکا و نیجریه، بالاترین گاز مشعل را در دنیا دارند که طی چند سال اخیر بهترین عملکرد مربوط به نیجریه بوده و توانسته گاز همراه نفت را با پروژه‌هایی که داشته به خوبی جمع‌آوری کند. روسیه نیز که بیشترین گاز مشعل دنیا را دارد، برنامه‌هایی اجرا کرده اما هنوز نتوانسته گازهای همراه نفت را جمع‌‌آوری کند. عربستان که در همسایگی ماست در این حوزه عملکرد خوبی داشته؛ این کشور دارای سیستم جامعی است که کل گاز همراه نفت در آنجا جمع‌آوری و فرآوری می‌شود. همانطوری که قبلا اشاره شد، ایران چون تولید گاز از میادین مستقل گازی از قبیل میدان پارس جنوبی داشتیم توجه کمتری به گاز همراه نفت شد. اما عربستان، به این دلیل که میادین گازی قابل توجه‌ای نداشت، مجبور بوده از گازهای همراه نفت برای نیروگاه‌هایش استفاده کند. عربستان به ازای هر بشکه نفتی که تولید می‌کند نیم متر مکعب فِلر دارد اما ایران حدودا نزدیک ۱۰ یا ۱۲ متر مکعب در هر بشکه، فِلر تولید می‌کند.

اقتصادآنلاین- نوا ذاکری

https://roydadnaft.ir/17463کپی شد!