جنگ نفتی مسکو به نفع اوپک

روس‌ها با همان سرعتی که در دهه ۹۰ از تاثیرگذاری بر معادلات جهانی کنار گذاشته شدند و حاشیه‌نشین شدند، در‌حال بازگشت به عرصه بین‌الملل و اثرگذاری بر آن هستند. دست‌های خرس روسی از غرب آسیا تا اروپا امتداد پیدا کرده و حتی برای بازگشت به آفریقا هم برنامه‌هایی دارد. آنها تا بازگشت به سال‌های قدرت در شوروی فاصله دارند و بر همین مبنا فعلا با الگوی رئالیسم تدافعی عمل می‌کنند و هر جا تهدید می‌بینند، وارد میدان می‌شوند. آخرین اقدام روس‌ها که جهان را تحت تاثیر قرار داد، مخالفت‌شان با پیشنهاد سعودی‌ها برای کاهش تولید نفت بود؛ اقدامی که باعث شد سعودی‌ها بدون توجه به عواقب کارشان تولید نفت را ۲٫۵ میلیون بشکه افزایش دهند و باعث شوند قیمت نفت به کمترین میزان در ۲۰ سال گذشته بین ۲۰ تا ۲۵ دلار نوسان داشته باشد.

به نظر می‌رسد روس‌ها برای این اقدام، طرح و برنامه داشته‌اند. آنها می‌خواهند آمریکا و شرکای اروپایی‌اش هم تولیدشان را کم کنند نه اینکه با کاهش تولید هر عضو اوپک، آنها نفت بیشتری در بازارها بریزند. این را می‌توان از اظهارات ولادیمیر پوتین دریافت. او گفته که کاهش ۱۰ میلیون بشکه‌ای نفت امکان‌پذیر است و باید آمریکا هم در کاهش تولید همکاری کند. روس‌ها تقریبا موفق عمل کرده‌اند و تا همین جا هم کانادا و نروژ برای کاهش تولید نفت اعلام آمادگی کردند. این اقدام روس‌ها در واقعیت به نفع اعضای اوپک و ایران است تا نظم بیشتری در بازار بهای نفت شکل بگیرد.

در این زمینه با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه گفت‌وگو کرده‌ایم. او معتقد است روسیه متوجه تبانی آمریکا و عربستان برای کنار گذاشتن روسیه از بازار انرژی شد و بر همین اساس تولیدش را افزایش داد که هم عربستان از این اقدام ضربه بخورد و هم برای آمریکا و سایر تولیدکنندگان نفت شیل، استحصال نفت صرفه اقتصادی نداشته باشد. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در چند هفته گذشته قیمت نفت به دلیل آنچه که از آن به جنگ نفتی عربستان و روسیه یاد می‌شود، سقوط معناداری داشته و به کمترین میزان در ۲۰ سال گذشته رسیده است. چرا روسیه حاضر به کاهش تولید نفت نشد؟

بررسی این موضوع، نیازمند مرور پارادایم‌های اصلی موجود در بازار جهانی انرژی و به‌ویژه بازار نفت است. تا به امروز ۳ پارادایم کلی بر بازار انرژی حاکم بوده است. پارادایم اول، رقابت بین کشورهای تولید‌کننده و کشورهای مصرف‌کننده در سطح بین‌الملل بوده است. در این پارادایم، مباحث تعیین قیمت و میزان عرضه و تقاضا موضوع مورد اختلاف و رقابت بین دو طرف بوده است. تشکیل ساز و کارها و ساختار بزرگی مثل اوپک از طرف کشورهای تولید کننده نفت و تشکیل سازمان جهانی انرژی در طرف کشورهای مصرف کننده، خروجی این وضعیت بوده است. بنابراین رقابت اولیه در بازارهای جهانی بین تولید‌کننده و مصرف‌کننده بود.

در پارادایم دوم، یک رقابت جدیدی بین کشورهای تولید‌کننده شکل گرفت. به این معنا که با پیشرفت‌های کشورهای توسعه‌یافته در زمینه استخراج و استحصال نفت شیل، عملا بین تولید‌کنندگان سنتی و استخراج‌کنندگان نفت شیل رقابت به وجود آمد. در حال حاضر آمریکا و کانادا بیشترین میزان نفت شیل را استخراج می‌کنند. با به میدان آمدن این رقیب، کشورهایی که به صورت سنتی نفت تولید می‌کردند، ناگزیر شدند برای ایجاد تعادل در بازار با هم همکاری کنند. شکل‌گیری اوپک پلاس و همکاری روسیه با کشورهای عضو اوپک در همین دوره شکل گرفت. این اتحاد بعد از افت بزرگ بهای نفت در سال ۲۰۱۴ تا حد زیادی موفق شد قیمت‌ها را به تعادل برساند.

در سال‌های اخیر و به‌ویژه بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، استراتژی انرژی آمریکا که خیلی در حوزه صادرات نفت اقدام نمی‌کرد، تغییر کرد و صادرات انرژی به صورت جدی دنبال شد. در این نقطه رقابت اصلی بین تولیدکنندگان نفت سنتی و شیل برای کسب بازار شکل گرفت. سومین پارادیم، حفظ و کسب بازارهای جدید شد؛ چرا که میزان عرضه و صادرات افزایش پیدا کرد و رقابت برای حفظ بازارهای قدیمی و کسب بازارهای جدید به وجود آمد. به واسطه همین پارادایم آمریکایی‌ها وارد تحریم نفتی ایران شدند و تلاش کردند صادرات نفت ونزوئلا را به پایین‌ترین حد برسانند. در لیبی با ادامه بحران همین سیاست را پیش می‌برند تا نفت این کشور از بازار خارج شود. همه این اقدامات با هدف حضور آمریکا و شرکایش در بازار انرژی به‌عنوان تولید کننده نفت شیل است.

در چنین شرایطی، آمریکا به جای اینکه با سعودی‌ها در بازار انرژی به‌عنوان یک تولید کننده نفت شیل در برابر تولید کننده نفت سنتی رقابت کند، اقدام دیگری کرد. ترامپ نوع نگاه نفتی آمریکا به عربستان را تغییر داد و به ریاض پیشنهاد داد به جای اینکه آمریکا را از بازار خارج کنید، اتحادی ایجاد کنیم و شما مشتریان سنتی خودتان را حفظ کنید و ما هم بتوانیم در بازار جدید حضور پیدا کنیم. به مرور زمان روس‌ها متوجه این اتحاد نانوشته و تبانی دو طرف شدند. مخالفت روسیه به کاهش تولید نفت، به همین دلیل بود. روس‌ها با کاهش تولید نفت موافقت نکردند تا هم سعودی‌ها و هم آمریکایی‌ها را آسیب‌پذیر کنند. اگر قیمت نفت کاهش پیدا بکند، تولید نفت شیل برای آمریکا مقرون به صرفه نیست و شرکت‌های بزرگ تمایلی برای سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌کنند. به ویژه اگر بهای نفت زیر ۵۰ دلار باشد، تولید نفت شیل مقرون به صرفه نیست. بخش اعظم بودجه عربستان به نفت وابسته است و آنها بزرگ‌ترین تولید کننده و صادر کننده نفت در جهان هستند. کاهش قیمت نفت می‌تواند سیاست‌های عربستان در حوزه انژی و حوزه‌های دیگر را زیر ضربه ببرد. به خصوص اینکه آنها درگیر یک جنگ چند ساله با یمن هم هستند. روس‌ها از عدم توافق با عربستان، این هدف را دنبال می‌کردند که بتوانند اتحاد نفتی سعودی و آمریکا را از بین ببرند و نفت شیل را از مقرون به صرفه بودن خارج کنند. این شرایط بازار را به شکل موجود در آورده است. ضمن اینکه کرونا و کاهش تقاضا هم در این روند دخیل بوده است.

با این وضعیت، نمی‌توان گفت که شکست مذاکرات کاهش تولید نفت روسیه و عربستان و به دنبال آن افزایش صادرات نفت، پروژه مشترک مسکو و ریاض برای حذف آمریکا از بازار انرژی بوده است؟

این همکاری بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ بین روسیه و عربستان وجود داشت و حتی در سال ۲۰۱۹ هم کم و بیش بین طرفین وجود داشت ولی به این دلیل که سعودی‌ها دست به تبانی با آمریکا زدند و روس‌ها این موضوع را فهمیدند، همکاری از بین رفت. آمریکا به واسطه تحریم‌های سنگین ۲ سال اخیر در حوزه انرژی از جمله تحریم پروژه نورد استریم ۲، به دنبال حذف روسیه از بازار انرژی بود. در حوزه‌های مختلف روس‌ها متوجه شدند خودشان هم به‌نوعی هدف قرار دارند و این آمریکا و عربستان هستند که به بازارهایشان آسیب نمی‌رسد.

راهبردی که روسیه در پیش گرفت، تا اینجا تقریبا موفق بوده است. در حال حاضر با توجه به هزینه استخراج شیل، تولید این نفت توجیه ندارد و کشورهای دارای نفت شیل، با مشکل مواجه شده‌اند. پوتین گفته باید ۱۰ میلیون تولید نفت کاهش پیدا کند و آمریکا هم یکی از کشورهایی باشد که تولید را کاهش می‌دهد. او گفته با این همکاری تعادل به بازار بازمی‌گردد. کانادا به‌عنوان دومین کشور استخراج‌کننده شیل، برای این کار اعلام آمادگی کرده است. روسیه با افزایش تولید نفت، تولید کنندگان غربی را مجبور به عقب‌نشینی کرده است؟

دقیقا همین اتفاق افتاد. پیش از این در اوپک، کشورها توافق می‌کردند که تولید نفتی‌شان را کاهش دهند. این کاهش عملا به کاهش عرضه جهانی منجر نمی‌شد چرا که هر چه در اوپک و اوپک پلاس تولید کاهش داده می‌شد، از آن طرف آمریکایی‌ها آن میزان نفت را در بازارهای بین‌المللی جبران می‌کردند. در حال حاضر با این حربه روس‌ها، سایر کشورها هم ناگزیر شدند به میدان بیایند کما اینکه ترامپ پیشنهاد داده جلسه سه‌جانبه بین روسیه، عربستان و آمریکا برگزار شود. این نشان داده دست‌کم در شرایط فعلی که تقاضا برای نفت کاهش پیدا کرده، آنها هم حاضرند، تولیدشان را کاهش بدهند در حالی که پیش از این چنین اتفاقی نمی‌افتاد. سیاست روس‌ها درست بود و موفق عمل کرده است.

در ابتدای آنچه که رسانه‌ها آن را جنگ نفتی می‌خوانند، سعودی‌ها تلاش می‌کردند، قاطعانه موضعگیری کنند و بر همین اساس با حداکثر توان‌شان به میدان آمدند اما الان به نظر می‌رسد طرف سعودی محتاط‌تر شده است و با ملاحظاتی موضعگیری می‌کند. تداوم درگیری با روسیه، نمی‌تواند منافع سعودی‌ها را تهدید کند؟

بله، کاهش قیمت نفت در تمام سطوح می‌تواند بر اقتصاد عربستان تاثیر بگذارد. این یک ضربه بسیار بزرگ برای اقتصاد عربستان به شمار می‌آید. به خصوص که این کشور ۵ سال هزینه‌های بی‌پایان و ادامه‌داری در یمن کرده است. از طرف دیگر موضوعی که برای سعودی‌ها اهمیت زیادی داشته، عرضه سهام آرامکو در بازارهای بورس بوده است. بعد از اینکه سعودی‌ها این عرضه را انجام دادند، کاهش بهای نفت، ارزش سهام آرامکو را به سطح پایینی تنزل داد. این موضوع در بازار نفت برای سعودی‌ها شکست واضحی بود چرا که آنها روی آرامکو به‌عنوان بزرگ‌ترین شرکت نفتی جهان سرمایه‌گذاری زیادی کرده بودند و قصد داشتند از طریق منابع عرضه این سهام، در سایر بخش‌های اقتصادی به ویژه در طرح نوسازی اقتصادی و صنعتی عربستان سرمایه‌گذاری کنند. اگر این پروژه شکست بخورد عملا طرح‌های بلندپروازانه بن سلمان با شکست مواجه می‌شود. به همین دلیل آنها جزو بزرگ‌ترین بازنده‌های این روند هستند و ناگزیر خواهند شد در سیاست خودشان در بازار نفت تجدیدنظر کنند.

در کنار این مساله، سعودی‌ها در سال‌های اخیر به ویژه افزایش تنش با ایران، تلاش کردند از نفت به‌عنوان حربه سیاسی استفاده کنند. آنها در مقاطع مختلف سعی می‌کردند با کاهش بهای نفت به ایران آسیب بزنند ولی در شرایط فعلی که صادرات نفت ایران پایین آمده، ایران ضرری نمی‌بیند و در ابعاد سیاسی سعودی‌ها چیز دلخوش کننده‌ای گیرشان نمی‌آید. این مساله سعودی‌ها را بیش از گذشته نسبت به کاهش روند قیمت نفت نگران کرده است. پس مساله هم به شکل سیاسی و هم اقتصادی برای عربستان مهم است. آنها حس می‌کنند که سایرین از اقدامات‌شان آسیب نمی‌بینند در حالی که خودشان آسیب زیادی می‌بینند.

از اقدام روس‌ها اینگونه برداشت می‌شد که کشورهای تولید کننده نفت از جمله ایران متضرر می‌شوند اما اگر آن خروجی مدنظر روس‌ها عملی شود، این اقدام به نفع ایران هم می‌شود زیرا ایران به دلیل تحریم‌ها، تولیدش را کم نمی‌کند ولی آمریکا و کانادا و… باید کاهش تولید داشته باشند.

بله، روس‌ها دنبال همین پروسه و پروژه هستند. قطعا این کار به نفع اعضای اوپک خواهد شد. آمریکایی‌ها دست‌کم در ۲ سال اخیر تلاش گسترده‌ای انجام دادند تا بتوانند کشورهایی که به صورت سنتی تولید کننده نفت بودند را از مدار صادرات خارج کنند و جایگزین آنها شوند. اگر روس‌ها موفق شوند محدودیت صادراتی برای آمریکایی‌ها به وجود بیاورند، این سیاست می‌تواند به تمامی کشورهای صادر کننده کمک کند که حداقل به همان میزانی که تا به حال تولید می‌کردند، بازار داشته باشند و ناچار نشوند؛ با فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی و امنیتی از بازار خارج شوند. توقف سطح تولید یا ایجاد محدودیت برای تولید، فضای بیشتری را برای سایر کشورها ایجاد می‌کند تا بتوانند در بازار جهانی انرژی حضور داشته باشند. اگر این محدودیت وضع نمی‌شد، آمریکایی‌ها با راهبرد انرژی‌شان، بازار را قبضه می‌کردند. ایجاد محدودیت برای تولید نفت شیل به ویژه در مورد تولید نفت آمریکا می‌تواند فضای تنفس را برای سایر کشورها از جمله تولید کننده‌های سنتی باز کند. این فرصت مناسبی برای کشورهای عضو اوپک است.

قرار بود روز دوشنبه تولید‌کنندگان نفت برای تصمیم‌گیری درباره تولید نفت نشستی برگزار کنند اما اوپک و روسیه به خاطر اختلاف بر سر اینکه چه کسی مقصر سقوط قیمت نفت است، اجلاس تولید کنندگان نفت را تا پنج شنبه به تعویق انداختند. به نظرتان اوپک و یا اوپک پلاس راضی به کاهش تولید می‌شوند یا نبرد ادامه پیدا خواهد کرد؟

در دراز مدت همه کشورها ناگزیر هستند که ابعاد سیاسی مساله را کنار بگذارند و به مسائل اقتصادی فکر کنند و در نهایت ناگزیر به سمت تعادل و توازن به این معنا بروند که تولید، متناسب با تقاضایی که در بازار هست، باشد. این به نفع همه تولیدکنندگان نفت است. در دراز‌مدت و میان مدت این سیاست عقلانی است که همه کشورها ناگزیرند در پیش بگیرند ولی مساله حال حاضر این است که در کوتاه مدت چقدر این سیاست روس‌ها می‌تواند تاثیرگذار باشد. اگر این اقدام تاثیر محدود کننده بر شیل و به ویژه آمریکا داشته باشد، قطعا با سرعت بیشتری به سمت ایجاد تعادل در بازار حرکت خواهند کرد زیرا در حال حاضر همه تولید‌کنندگان از پایین بودن بهای نفت آسیب می‌بینند. برای برخی این آسیب زودتر و برای برخی دیگر به واسطه اقتصاد قدرتمندشان دیرتر است. در نهایت به این دلیل که همه کشورهای تولید کننده بخشی از درآمد و بودجه‌شان به واسطه فروش نفت تامین می‌شود، ناگزیر هستند به سمت ایجاد تعادل در بازار حرکت کنند. به همین دلیل سیاست نهایی و راهبرد نهایی تعادل در قیمت‌ها خواهد بود. هر چند تعادل می‌تواند چالش‌هایی را به دنبال داشته باشد. چون برای آمریکا تعادل نفت بیش از ۵۰ دلار است که استحصال نفت شیل را مقرون به صرفه کند ولی برای روس‌ها ممکن است نفت چیزی بین ۴۰ تا ۵۰ دلار متعادل باشد. به‌خصوص که روس‌ها همین قیمت را در بودجه امسال برای نفت پیش‌بینی کردند. بنابراین در اینکه کشورها به سمت تعادل حرکت خواهند کرد، تردیدی وجود ندارد ولی در مورد قیمت نهایی نفت اینکه نقطه تعادل چه باشد، اختلاف‌ نظرها باقی است و هر کشوری با توجه به ظرفیت‌های خودش سعی می‌کند در این پروسه اثرگذاری داشته باشد.

https://roydadnaft.ir/5461کپی شد!