بوی تعفن تفرقه/چرا استان بوشهر، محروم است؟

وقتی صحبت از محرومیت است، یعنی آن‌که محرومیت بر آن سرزمین حک نشده بلکه بر پیشانی مردمان آن سرزمین نقش بسته است.

وقتی به آخرین به‌روزرسانی لیست استان‌های محروم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که استان‌های مرزی بیشترین درصد محرومیت را دارند، اگر هنگام جنگ به نحوه‌ی چینش دفاع دقت نمائید متوجه می‌شوید که افرادی در لایه‌های بیرونی وجود دارند که از یک حلقه مهم درونی حمایت می‌نمایند و این باعث می‌شود که همان حلقه بیرونی بیشترین ضربه و ناملایمات را تحمل نمایند تا گزندی به حلقه درونی وارد نشود و استان‌های مرزی ایران دقیقاً چنین نقشی را بعنوان حلقه‌های بیرونی، بر عهده دارند.

استان بوشهر هم بدلیل موقعیت جغرافیایی و مرزی بودن از این قاعده مستثنی نیست و دقیقاً نقش حلقه‌های بیرونی و حفاظت از حلقه‌های درونی را ایفا می‌کند. اما تا چه زمانی قرار است استان‌های محروم چنین نقشی را داشته باشند.

برای آن‌که محرومیت را از منطقه‌ای دور کنیم باید تفکرات محروم پرور را از بین برد. تا زمانی‌که خودِ انسان به خودْ احترام نگذارد، نمی‌توان از دیگران توقع داشت که احترام نگهدارند.
تلاش برای دور نمودن محرومیت فکری از افراد می‌تواند آنان را به تفکر واداشت.

پرداختن به مسئله آموزش و سلامت فکری، ارتقا فرهنگ، تقویت حس مسئولیت‌پذیری درباره جوامع پیرامونی، پرهیز از فردگرایی و روی آوردن به کارگروهی(Team Work)، ترجیح مصلحت جامعه پیرامون به مصلحت شخصی، قدرت تشخیص دوست و دشمن، توانایی تجزیه و تحلیل صحیح مسائل و مشکلات و ارائه راهکار و… می‌تواند در محرومیت‌زدایی تاثیرگذار باشد. 

حال چرا کل استان بوشهر با داشتن جمعیتی کمتر از یک شهر آن‌هم کرج(بلکه نه شهرستان کرج) در استان البرز و درآمد سرشار منابع نفتی و گازی بعنوان پایتخت انرژی ایران، باید از داشتن حداقل‌ها محروم باشد؟
این حداقل‌ها شامل: آب، برق، گاز، امکانات اولیه رفاهی، آموزشی و درمانی، اشتغال، و… است

این محرومیت ابتدا به دیدگاه مسئولان، مدیران، افراد تحصیل‌کرده، رسانه‌ها و در آخر به تفکر مردم جامعه برمی‌گردد.

به تازگی استاندار بوشهر شخصی را بعنوان نماینده خود در شورای راهبردی پتروشیمی‌های استان بوشهر منصوب نمود(فارغ از قضاوت این انتخاب)، به یک‌باره در حرکتی قابل تأمل صدای وا اسفا در چهار شهرستان استان بلند شد، و این‌جاست که باید چرایی این حرکات بصورت دقیق بررسی و آسیب‌شناسی شوند.

همه می‌دانیم که انتخاب یک‌نفر متخصص در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی از نخبگان بومی استان بوشهر، انتصابی با درایت است و انتخاب یک فرد یا مسئول سیاسی نمی‌تواند گرهی از مشکلات مردم باز نماید.

بیائید بررسی کنیم آغاز ماجرا از چگونه بود؟ چه افرادی تریبون به دست گرفتند و شروع به انتقاد کردند، جالب اینجاست به نام‌هایی برخورد می‌کنیم که در سال‌های گذشته فرماندار همان شهرستان‌های به اصطلاح شمال‌ استان(هر چند که این رسانه مخالف بکار بردن واژه شمال و جنوب استان، است) بوده و آن یکی از مشاوران ارشد مسئولان رده بالای ۴ شهرستان خودش بخشدار همان جغرافیا بوده، پس چرا به یک‌باره منتقد انتصاب شدند و چه چیزی باعث چنین عکس‌العملی گردید؟
منافع چه کسانی به خطر افتاد؟آیا تاکنون منافعی هم وجود داشته؟کسانی‌که قبلاً در این سمت منصوب شده‌اند توضیح دهند چه منافعی داشته؟ البته برای شخص که بعید می‌دانیم منافعی داشته باشد ولی اگر برای منطقه منافعی داشته، آن منافع یا مصوباتی که به نفع مردم منطقه بوده را لیست نمایند تا مردم مطلع شوند.

حال اگر منافعی برای شخص و برای منطقه نداشته، پس چرا این‌همه برخی برای اینکه منتخبِ منصوب منطقه خود باشند، حرص و ولع می‌زنند؟

اگر منافعی برای شخص دارد که همین‌جا از نهادهای نظارتی درخواست داریم بازرسی خود از گذشته و نظارت خود در حال و آینده را مدنظر قرار دهند. 

اگر منافعی برای مردم منطقه دارد، پس چرا برخی می‌گویند این منافع به منطقه مدنظر منصوب جدید استاندار(شمال استان) برده می‌شود؟ مگر چنین چیزی می‌شود؟

جالب این‌جاست، منصوب استاندار هنوز شروع بکار ننموده و عملکردی نداشته که ایشان را قضاوت کنیم! 

البته بهتر است بدانیم، زمان مدیریت مدیران بومی همان مناطق بر سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بود که تیم پارس‌جنوبی طی ٣ سال از لیگ ٢ به لیگ ١ و سپس به لیگ‌برتر آمد و شاید اگر کم‌تجربگی بازیکنان و کادر مدیریتی باشگاه نبود، در همان سال اول دورتموند ایران(لقب پارس‌جنوبی جم در لیگ‌برتر) به لیگ قهرمانان آسیا راه می‌یافت. اگر حمایت مدیرعامل وقت سازمان نبود آیا این موفقیت‌ها کسب می‌شد؟عجب شور و هیجانی آن‌زمان بود.
چرا پس از آن، دیگر، از مدیران غیربومی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس تاکنون حمایتی از این تیم صورت نپذیرفته و شد آن‌چیزی که امروز می‌بینیم؟

جالب‌تر این‌که اکنون از مسئولان محلی و عالی‌رتبه همین شهرستان‌ها، عکس‌های دست بر‌ شانه(که نشان از صمیمیت فی‌مابین دارد) با مدیرعامل کنونی
سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس می‌گیرند و تمام‌قد(البته پشت‌صحنه‌) از ابقای ایشان حمایت می‌نمایند، راستی ایشان چه خدماتی به مردم مناطق پیرامونی ارائه کرده است(بزودی این رسانه در نقد جذب غیربومیان در فازهای٢٢،٢۴ پارس‌جنوبی مطلبی تحت عنوان: آن هزار نفر، منتشر می‌نماید) منتظر ارائه گزارشات ایشان هستیم.

بهتر است بدانیم برخی مدیران و مسئولان ارشد غیربومی(اعم از نفت، گاز و پتروشیمی) شاغل در پارس‌جنوبی به این مناطق خصوصاً مردم چه خدمات شایسته‌ای در قالب مسوولیت‌های اجتماعی ارائه نموده‌اند، و اگر کاری نکرده‌اند، چرا کسی اعتراضی(مثل همین اعتراض یکصدای مسئولان محلی به انتصاب یک بومی از طرف استاندار)نمی‌کند چرا صدای وا اسفا به آسمان بلند نمی‌شود؟

چرا وقتی بحث بودجه می‌شود خود را جزو استان بوشهر می‌دانیم ولی وقت انتصابات که می‌رسد خود را از ۶شهرستان استان جدا می‌کنیم؟
چرا موقع اشتغالزایی که می‌شود صدایمان برای خودی بلند است؟
وقتی قرار است یک ریال از عوارض ناشی از آلایندگی پارس‌جنوبی به ۶شهرستان بعلاوه دیر(طبق نظامنامه ۶شهریور٩٨، دیر حق آلایندگی نمی‌گیرد) تعلق گیرد همه صدایمان بلند می‌شود در حالی‌که شهرهایی از استان‌های همجوار هر کدام سالانه چند صد میلیارد تومان حق آلایندگی از پارس‌جنوبی می‌گیرند و ما فقط نظاره‌گر هستیم، فقط صدایمان برای خودی بلند است؟ این اگر محرومیت نیست، پس چیست؟ 

آیا می‌دانید وقتی عزیزان هم استانی در این ۴ شهرستان، در دیگر نقاط استان مسئولیت می‌گیرند، مردم آن منطقه با آغوش باز آنان را می‌پذیرند و هیچ‌وقت نگفته‌اند که مثلا فلانی کنگانی است یا جمی و…

بیاییم کمی بیاندیشیم، تضمینی هست روزی در استان‌های همجوار پس از راه‌اندازی پروژه‌های انرژی‌بر و یا آلومینیوم و….. بابت عوارض ناشی از آلایندگی و اشتغال سهمی به شما، فقط شما دهند؟ آن‌وقت علی می‌ماند و حوضش… 

مگر استان بوشهر چقدر جمعیت و چند نماینده مجلس و…. دارد، وقتی تفرقه بین خود مردم و مسئولان هست که نمی‌توانند کنار هم بنشینند، چگونه توقع دارید در مقابل سیاسیون دیگر استان‌ها رخت محرومیت از تن این استان در آید!

چرا سینه چاک نمی‌دهیم که تعدادی منصوب از این‌همه پتروشیمی(نزدیک به٢۵فعال و ٢٠ نیمه فعال‌)، ١٢ پالایشگاه، و مدیرعاملی منطقه ویژه، مجتمع گاز، نفت و گاز پارس و… از میان مدیران، نخبگان و بومیان توانمند استان بوشهر انتخاب شوند، آن‌وقت صدایمان را برای خودمان بلند می‌کنیم؟

چرا وقتی خبر مجوز مرکز تخصصی آموزش فنی و حرفه‌ای در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی در کازرون داده شد هیچ نگفتیم؟(فقط رسانه مردمی و مستقل نفت و گازنیوز در این خصوص اعتراض کرد و مطلب نوشت)

چرا پروژه‌های zero flaring در خوزستان در حال انجام است و در پارس‌جنوبی با این‌همه آلایندگی هنوز دود فلر می‌خوریم(به آرشیو نفت و گازنیوز رجوع شود و مطالب انتقادی این رسانه در این زمینه را ببینید) 

تا وقتی‌که ما برا چند میلیون ناقابل رپرتاژ آگهی برا کسانی می‌کنیم که عایدی آنان خیلی کم و فقط در حد چند عدد خودکار و دفتر در قالب مسئولیت‌های اجتماعی بوده، اما ما قانع می‌شویم، پس نباید توقع احترام از دیگران داشته باشیم. مسئولی می‌گفت من می‌توانم با دادن یک کامپیوتر به یک مدرسه دهن یک مسئول عالی‌رتبه استان بوشهری را ببندم، چرا این‌قدر کم…… 

چرا نباید پول ٣٠ ثانیه از درآمد پارس‌جنوبی برا ساخت پیشرفته‌ترین بیمارستان کشور آن‌هم در عسلویه تخصیص یابد می‌دانید چرا؟ چون ما مشغول خودمان هستیم

در این چند روز رسانه‌ها و مسئولین درگیر این انتصاب استاندار و درگیری درونی با هم استانی های خود بودند و این وسط مشخص نشد در فازهای٢٢، ٢۴ پارس‌جنوبی چه اتفاقی افتاد و چرا چنین شد؟ آیا حساب‌های برخی از وابستگان مسئولان رصد شد؟ چرا بومیان جذب نشدند این توقع زیادیست؟ 

مگر عسلویه چند جوان بیکار دارد به والله اگر انسان بخواهد کار کند، کمتر از ٢ ماه مردم بومی عسلویه هیچ بیکاری دیگر نخواهند داشت. مدیران و مسئولان اداره کار و اشتغال سازمان منطقه ویژه که از این ۴شهرستان هستند این‌که دیگر از ۶ شهرستان دیگر استان بوشهر نیست، پس چرا وضعیت اشتغال‌زایی این است؟ چرا درصد جذب بومیان استان بوشهر این‌قدر پایین است، این هم تقصیر دیگر شهرستان‌های استان بوشهر است، چرا آمار نمی‌گیرید تا به حقایق پی ببرید؟ 

اندکی تفکر این‌که چرا محروم هستیم، چه کسانی بین مان تفرقه‌افکنی می‌کند و آیا این به نفع استان بوشهر بصورت یکپارچه و متحد است یا خیر؟ و این باعث نمی‌شود برخی آتش بیار این معرکه شوند؟ 

وقت آن نرسیده از این فرصت استفاده نمود و در حمایت از کل استان نشان دهیم که هر مدیری از هر شهرستانی در استان بوشهر، می‌تواند در هر نقطه‌ای از این استان به مردم آن قسمت خدمت نمایند و مردم، مدیران خصوصاً مسئولان و نمایندگان استان هم باید یکصدا و متحد در راستای اعتلای استان از دیلم گرفته تا عسلویه از حق مردم دفاع نمایند شاید از این طریق توانست برچسب محرومیت را از چهره‌ی خسته و رنجور استان بوشهر زدود.

پایان کلام: این رسانه خط قرمزش اتحاد مردم، جغرافیای استان و تمامیت ارضی ایران اسلامیست./ انتهای پیام

منبع: پایتخت انرژی

https://roydadnaft.ir/13530کپی شد!